آمنه مستقیمی | شهرآرانیوز پسوند «وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ» که دعای چسبیده به صلواتهای ماست، نشان میدهد که خودآگاه و ناخودآگاه چشمانتظاری برای فرج به بخش جداییناپذیر باورهای ما تبدیل شده است و نمیتوانیم دعایی کنیم بدون آنکه گریزی به این انتظار نداشته باشیم و برای آنکه این چشمانتظاری و دعاهای منتظرانه اثرگذار باشد و راه بهسوی ظهور باز کند، باید تدبیری دیگر کرد؛ موضوعی که بهمناسبت فرارسیدن نیمه شعبان، سالروز ولادت امامزمان (عج)، در گفتگو با حجتالاسلاموالمسلمین علی سرلک، عضو هیئتعلمی دانشگاه هنر، آن را بررسی کردهایم.
مهمترین مسئله تربیتی و فراتر از آن، انفسی که در ماجرای انتظار برای ظهور امامزمان (عج) پیش میآید، حرکت جامعه بهسمت آرمانها و قلههای بلند است. انسان منتظر، انسان مؤثر و جریانساز است. انسان منتظر، امیدوار و تلاشگر است؛ چون انتظار یعنی باور به بزرگترین تحول کره زمین که در آخرالزمان بهدست موعود همه ادیان رخ میدهد.
انتظار فرج یعنی قرار است با آمدن منجی موعود (عج)، انسان به اعتدال و عدالت واقعی دست یابد و کرامت واقعی را بهعنوان خلیفها... درک کند؛ به همین دلیل انتظار، موتور محرک است نهفقط اعتراض به وضع موجود. انتظار فقط تخریب و تضعیف نارواییها نیست. انتظار، ساختن است، آنهم نه ساختن معمولی، بلکه خودسازی و دیگرسازی برای درک فرجام آفرینش و معنا دادن به خلقت که فلسفهای عجیب دارد؛ به همین دلیل هم انتظار، معنابخش حرکت در جامعه ایمانی است.
اینکه بخواهیم ارتباط و انس با امامزمان (عج) را به زمان و مکانی خاص محصور کنیم، اشتباه است. ما باید خود را به نورانیت آن حضرت آراسته کنیم و بعد تلألؤ این نور را به دیگران و جامعه انعکاس دهیم. به قول شاعر «بعد از این نور به آفاق دهیم از دل خویش/ که به خورشید رسیدیم و غبار آخر شد». فضای ارتباط با امامزمان (عج) باید به قدری قوی باشد که بر همه ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی زندگی ما اثر بگذارد و خود را نشان دهد و علائم آن آشکار شود.
باید توجه کرد که انس و ارتباط با امامزمان (عج) مثل حرکت بهسمت قله است. امکان دارد برخی از ما در هزارمتری قله و برخی در پانصدمتری قله باشیم، اما همه به آن سمت در حرکت هستیم. بهعبارت بهتر، ارتباط و انس با امامزمان (عج) درجاتی دارد و اینطور نیست که یا باشد یا نباشد؛ همیشه هست، اما درجات و میزان آن باتوجهبه ظرفیت و استعداد افراد، فرق میکند.
باید بدانیم عصر ظهور که این همه انتظارش را میکشیم، چه تغییروتحولی در زندگی ما میدهد؛ در روایت است که عصر ظهور، تجلی آیه «لِمَنِ الْمُلْکُ الْیَوْمَ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ» است؛ یعنی با ظهور امامزمان (عج) عقل انسانها به اندازهای رشد میکند که هیچ حکومتی جز حکومت و ولایت خدا را نمیپذیرند، دیگر بازیچه شیطان و وسوسههایش نمیشوند و راه را گم نمیکنند.
در عصر ظهور، زمین و زمان از صفا و عدل و محبت پر خواهد شد. در عصر ظهور، غلبه با حق است و حضرت حجت (عج) پادشاهی خداوند را در زمین گسترش میدهند و در سایه این پادشاهی، انسان زندگی واقعی را تجربه میکند.
همه انسانها در ظهور نقش دارند. قرآن کریم میفرماید: «اگر قومی تغییر نکند، خداوند سرنوشت آنها را تغییر نمیدهد». نقل است گاهی در زمان پیامبر (ص) نزول وحی به تعویق میافتاد و وقتی علت را جویا میشدند، میفهمیدند که برخی اصحاب، آداب اسلامی را حتی در جزئیاتی مثل ناخن گرفتن رعایت نکردهاند؛ این یعنی نظام آفرینش به قدری هوشمند و پویاست که یک تلنگر میتواند در آن تلاطم چه مثبت و چه منفی ایجاد کند؛ این مسئله درباره رفتار و اعمال منتظران هم صدق میکند؛ به همین دلیل هم سبک زندگی، تفکر و رفتار آنها بر تعجیل یا تأخیر ظهور تأثیر میگذارد.
برای زمینهسازی ظهور و نقشآفرینی در آن، نیاز به نفرات و تجهیزات آنچنانی و بسیار نیست. قرآن بر قیاملله چه فردی و چه جمعی تأکید میکند. امامخمینی (ره) با عمل به همین فرمان قرآن کریم، یکنفره مقابل جریان طاغوت قیام کردند و جریانی جهانی به راه انداختند. همچنین حاجقاسم که بسیاری از انسانها را به باورهای نورانی رساند، این الگوها را نشان میدهد.
مستضعف دو معنا دارد؛ نخست عرفی و اجتماعی. منظور از این نوع مستضعف آنهایی هستند که از حق خود از نظر اقتصادی محروم شدهاند. آنها در مقابل مستکبران قرار دارند؛ معنای دیگر مستضعف، اهلبیت (ع) هستند؛ چون قدرتهای استکباری عملا کاری کردهاند که آنها محدود شوند و جریان توحید جلوه کمتری پیدا کند. این اراده انسان است که توحید را در عالم منتشر کند. بنا بر روایات، ائمهاطهار (ع) مصداق مستضعفان واقعی هستند.
نامگذاری سالروز ولادت امامزمان (عج) به روز جهانی مستضعفان، برای آن است که به جامعه بهستوهآمده از ظلم و زیادهخواهیها بشارت دهند و امیدوارش کنند که تحولی بزرگ در راه است، امامزمان (عج) میآیند، خوبان را عزیز و ظالمان را ذلیل میشمارند و شبکههای دروغ و تهمت و فریب را قطع میکنند؛ به همین دلیل هم از اماممهدی (عج) به امید مستضعفان یاد میشود.
اینکه آمریکا، انگلیس و دیگر اشرار عالم، قدرت را دست گرفتهاند، نوعی استضعاف برای امامزمان (عج) است؛ چون امروز میدان دست دشمنان حضرت افتاده است و آن جریانی که امیرالمؤمنین (ع) و امامحسین (ع) را مستضعف و از حق خود محروم کرد، امروز هم علیه امامعصر (عج) صفآرایی کرده است.
در این میان نمیشود از شهدا یاد نکرد؛ افرادی که وجود و هستی خود را فدای امامزمان (عج) کردند و مشعلدار این مسیر نورانی شدند. باید از شهدا تقدیر کرد؛ شهدایی که در فضای طلب و عطش ظهور، تنفس کردند و عشقشان این بود که برای فرج حضرت حجت (عج) زمینهسازی کنند.
اگر فردی خود را مهیای بزرگترین تحول کره زمین بکند و بداند قرار است اتفاقی بیفتد که همه عالم و زمین و زمان را تحتتأثیر قرار دهد، همه وجود او سرشار از بهجت و شادی و هیجان میشود. مهمتر اینکه باید بداند که میتواند در این تحول عظیم جهانی مؤثر باشد. آنها که در رستاخیز ظهور مؤثر نیستند، در تأخیر آن مقصرند؛ چون ما در امر فرج، یا خواستار تعجیل هستیم یا آن را به تأخیر میاندازیم.
به تعبیر مرحوم حاجاسماعیل دولابی، همه انسانها در همه تاریخ یا حسینیاند یا یزیدی؛ البته در این حسینی و یزیدی بودن هم مراتبی وجود دارد و میزان تجلی آن در انسان به ظرفیتها، استعدادها و اعمال و روش آدمی بسته است؛ انسانی که بداند میتواند در تحول عالم نقش بیافریند، از رکود و کسالت و خستگی نجات مییابد، اما اگر فکر کند حضور و تلاش او فرقی نمیکند، چه باشد چه نباشد، چه تلاش کند چه نکند، بر آینده روشن تاریخ تأثیر نمیگذارد و دچار کسالت، یأس، ناامیدی و حس بیارزشی میشود.
در راه رسیدن به امامزمان (عج) باید آرمان داشته باشیم. جامعه و انسان بیآرمان در تأخیر ظهور، مقصر است. مهم نیست چهکارهایم و در کجای این عالم قرار داریم، مهم آن است که توان، ظرفیت و امکاناتمان را پای کار ظهور بیاوریم. هرکدام از ما باید وظیفهاش را بشناسد و برای انجام این وظیفه تلاش کند.
انتظار یعنی ببینیم از غیبت امامزمان (عج) چقدر زندگی برایمان سخت شده است و دچار غربت شدهایم و آیا بدون حضرت کموکسری داریم یا نه؟ باید به این درجه برسیم که به قول شاعر «بیهمگان بهسر شود، بیتو به سر نمیشود/ داغ تو دارد این دلم، جای دگر نمیشود».
باید دلتنگ واقعی شویم و نگران باشیم که آیا جشنهای نیمه شعبان، دعاهای ندبه و توسلهای ما رضایت امامزمان (عج) را جلب کرده است یا نه. نشود مثل تعبیر امامسجاد (ع) که درباره حجاج خانه خدا فرمودند: «چقدر سروصداکن، زیاد و حاجی کم است!» که ما هم فقط اهل سروصدا و دعا و زیارت باشیم.
دعا برای فرج و سلامتی امامزمان (عج) و رفتن به مسجد مقدس جمکران، مؤثر است، اما همهچیز نیست. انتظار جریانی همیشگی و دعا برای شتاب گرفتن فرج است؛ یعنی منتظران، انتظار را با دعا و رفتن به مسجد جمکران، آغاز میکنند و با دعا، مسیر حرکت و سبک زندگی و گونه حیات و شیوه زیستشان را عملا ریلگذاری و برای ارتباط با امامزمان (عج) فضاسازی میکنند.
همه اینها درکنار هم ضرورت دارد؛ دعا، توسل و ذکر و انتظار، حکم تابلوهای راهنما در جاده را دارند و ما را درباره میزان سرعت و چطور حرکت کردن، راهنمایی میکنند، اما همه کار اینها نیستند. طبیعتا با شبیه شدن به آنچه مطلوب امامزمان (عج) است، این انتظار کامل میشود.